معنی درس ستاره روشن فارسی ششم با کلمات و مخالف (هفدهم )

Table of Contents

درس هفدهم کتاب فارسی پایه ششم با نام “ستاره روشن”

**معنی واژه‌ها:**

* پاس: احترام، نگهبانی
* شکوه: بزرگی، عظمت
* فروغ: روشنایی، نور
* درخشان: تابان، پرنور
* تابان: درخشنده، پرتوافکن
* فروزان: شعله‌ور، درخشان
* روشن: نورانی، آشکار
* منور: نورانی شده
* رخشان: درخشنده
* فر: شکوه، درخشش
* ضیاء: نور، روشنایی

**واژه‌های مخالف (متضاد):**

* پاس ← بی‌احترامی
* شکوه ← کوچکی، بی‌اهمیتی
* فروغ ← تاریکی
* درخشان ← تاریک، کدر
* تابان ← بی‌نور
* فروزان ← خاموش
* روشن ← تاریک
* منور ← تاریک
* رخشان ← محو
* فر ← کم‌اهمیتی

**واژه‌های هم‌خانواده:**

* پاس: پاسدار، پاسداری، پاسداشت
* شکوه: شکوهمند، شکایت
* فروغ: فروغی، فروغان
* درخشان: درخشش، درخشیدن، درخشنده
* تابان: تابش، تابیدن، تابنده
* فروزان: فروزش، فروزیدن، فروزنده
* روشن: روشنایی، روشنگر، روشنی
* منور: نور، منورالعلوم، انوار
* رخشان: رخشنده، رخشان‌نور
* فر: فرهمند، فرهیخته، فره
* ضیاء: مضیء، ضیاءالدین

معنی درس ستاره روشن فارسی ششم با کلمات و مخالف (هفدهم )

در این درس با عنوان “ستاره درخشان”، به یادگیری معنی واژه‌ها و مفهوم شعر می‌پردازیم. هدف این است که دانش‌آموزان پایه ششم با واژگان جدید و زیبایی‌های شعر آشنا شوند.

در این بخش، کلماتی که در شعر به کار رفته است، به زبانی ساده توضیح داده می‌شود تا برای همه قابل درک باشد. همچنین، معنی و مفهوم کلی شعر به گونه‌ای بیان می‌شود که دانش‌آموزان به راحتی بتوانند آن را بفهمند و لذت ببرند.

با یادگیری این درس، شما می‌توانید عمق و احساس موجود در شعر را بهتر درک کنید و با واژه‌های بیشتری آشنا شوید.

معنی کلمات و متضاد و هم خانواده درس ستاره روشن

انتخاب سریع صفحه:
واژه‌های درس ستاره روشن فارسی ششم
مفهوم واژه‌های درس هفدهم فارسی ششم
واژه‌های هم‌معنی درس ستاره روشن فارسی ششم
واژه‌های متضاد درس ستاره روشن فارسی ششم
واژه‌های مهم املایی درس هفدهم فارسی ششم

**درس هفدهم: ستاره روشن**

**مفهوم درس صفحه ۱۰۶ فارسی ششم**

چنین خوانده‌ام که بزرگمهرِ دانا به برادرانش سفارش کرد که: «در کتاب‌ها خوانده‌ام که در پایان جهان، پیامبری خواهد آمد، نام او محمّد مصطفی (ص) است. اگر آن زمان را درک کنم، نخستین کسی خواهم بود که به او ایمان می‌آورم. شما نیز به فرزندانتان همین سفارش را بکنید تا به بهشت برسید.»

دانشمندان و عالمان نزد او می‌آمدند و می‌گفتند: تو از دانش خود به ما بهره دادی و هیچ چیز را از ما پنهان نکردی تا ما دانا شدیم. تو مانند ستاره‌ای روشن بودی که راه درست را به ما نشان دادی. اکنون یادگاری از دانش خود به ما بده.

او گفت: به شما سفارش می‌کنم که خدای بزرگ و ارجمند را یکتا بدانید و از او فرمان ببرید. بدانید که او کارهای خوب و بد شما را می‌بیند و آنچه در دل دارید، می‌داند. زندگی شما به دست اوست و در کنترل او جریان دارد.

سخن نیک بگویید و کارهای خوب انجام دهید، زیرا خداوند بزرگ شما را برای نیکی آفریده است. بپرهیزید که کار بد انجام ندهید و از افراد بد دوری کنید، زیرا زندگی کسی که بدی می‌کند، کوتاه خواهد بود. پرهیزگار باشید و چشم و گوش و دست خود را از مال حرام و اموال دیگران دور نگه دارید.

**مفهوم درس صفحه ۱۰۷ فارسی ششم**

راستگویی را پیشه خود کنید، زیرا چهره را نورانی می‌کند و مردم، راستگویان را دوست دارند. همچنین، راستگو هرگز نابود نمی‌شود. از دروغ گفتن دوری کنید، زیرا حتی اگر دروغگو حرف راست هم بزند، کسی باور نمی‌کند.

از دیگران عیبجویی نکنید، زیرا هیچ کس بی‌عیب نیست. هر کس که از عیب خود بی‌خبر باشد، نادان‌ترین مردم است. اخلاق خوب، بزرگترین بخشش خداوند بزرگ به انسان‌هاست. از اخلاق بد بپرهیزید، زیرا مانند زنجیری سنگین بر دل و پای انسان است. فرد بداخلاق همیشه در رنج بزرگی به سر می‌برد و مردم نیز از دست او در عذاب هستند.

انسان خوش‌اخلاق در این جهان و جهان دیگر، مورد ستایش است. همچنین، هر کس که از شما بزرگ‌تر است، او را احترام کنید و جایگاهش را گرامی بدارید.

معنی کلمات درس ۱۷ مایه فارسی ششم

وصیّت: سفارش و پند
گِرَوَم: باور کنم
عطا: بخشیدن بهشت
یابید: وارد بهشت شوید
کُتُب: کتاب‌ها
نزدیک وی می آمدند: به او نزدیک می‌شدند
اگر روزگار یابم: اگر عمری داشته باشم
آخرالزّمان: دوران پایانی جهان
نخستین: اولین
گِرَوَم: ایمان بیاورم
روی: در اینجا منظور صورت است
نمودی: عیب را آشکار کردی
مَکنید: عیب دیگران را بازگو نکنید
عَزّوَجَل: بزرگوار و با عظمت
زینهار: هشدار بده
پارسا: انسان پرهیزکار
اطاعت: فرمانبرداری و پیروی
کردار: رفتار
گیرید: همیشه راست بگویید
دروغ زن: شخص دروغگو
گران: در اینجا یعنی محکم و استوار
ارچه: اگرچه
زاد: سن و عمر
حرمت: احترام
گواهی: شهادت
بهره: سود
ستوده: پسندیده و نیکو
خوی: خلق و خو
گران: در اینجا به معنای استوار و سنگین
بزرگتر: در اینجا یعنی برترین
دریغ نداشتی: مضایقه نکردی
حرمت: احترام
زاد: تولد
گواهی: شهادت

آوای گنجشکان

شیخ: مرد سالخورده، دانشمند، فرد بزرگوار
مکتب خانه: مدرسه
غوغا: سر و صدا
لطف: مهربانی
طبع: سرشت و طبیعت
کوبه: وسیله‌ای فلزی که با کوبیدن آن به در، اهالی خانه آگاه می‌شدند
مست: شاد و سرمست
آشفته: پریشان
مدعی: کسی که ادعایی دارد
قانع: راضی
ریسمان: طناب
خلق: خوی و منش
گوارا: خوشایند
رد کند: پس بزند
حصیر: زیراندازی بافته شده از گیاه
میان سال: میانسال
سرگردان: حیران و آواره
قید: بند و زنجیر
فلک: ابزاری برای مجازات در گذشته
آویخته: آویزان
معرفت: شناخت و آگاهی
ادعا کردن: خودستایی کردن
غیبت: بدگویی از دیگران
محفل: جمع و مجلس

هم خانواده درس ستاره روشن فارسی ششم

فرمانبرداری، فرمانبردار
نقص‌ها، نقص، ناقص
نوشته‌ها، کتاب، نویسنده
سفارش، سفارش‌کننده، سفارشات
ممنوع، بی‌بهره

مخالف کلمات درس ستاره روشن فارسی ششم

در دنیا، هر چیزی نقطهٔ مقابل خودش را دارد.

بهشت با جهنم فرق دارد.
کارهای حرام با کارهای حلال متفاوت است.
انسان دانا با فرد نادان یکسان نیست.
و سرانجام، آغاز هر کاری با پایان آن برابر نیست.

کلمات مهم املایی درس ۱۷ مایه فارسی ششم

در دوران پایانی جهان – فرزانه – بزرگمهر – فرستادهٔ خدا – سود – خودداری – باور دارم – نقص – بخشش – دروغگو – راستگو – نابود – احترام – فرمانبرداری – پناه – ناروا – پیشه کنید – خدای بلندمرتبه

پیام درس ستارهٔ درخشان

ما تا وقتی که زنده‌ایم، باید برای آموختن علم و دانستن بیشتر، کوشش کنیم. نمی‌توانیم ادعا کنیم که همه چیز را می‌دانیم و دیگر نیازی به یادگیری نداریم؛ چون تنها آدم‌های مغرور و خودبین هستند که چنین فکری می‌کنند. پس برای یادگیری واقعی، باید از تکبر و غرور دوری کنیم و با دل و جان، آمادهٔ پذیرش چیزهای تازه باشیم.

این پست رو با دوستانتون به اشتراک بگذارید.

قدرت گرفته از هشتینو