پاسخ درس ششم کتاب نگارش پایهٔ چهارم دبستان؛ داستان آرش کمانگیر
**درک مطلب:**
۱. آرش، بهترین تیرانداز در لشکر ایران بود. او فردی دلاور و میهنپرست بود که برای نجات کشورش از هیچ تلاشی دریغ نکرد.
۲. سپاه دشمن به مرزهای ایران نزدیک شده بود و جنگ بین دو لشکر آغاز شده بود. اما هیچیک از دو طرف نمیتوانستند بر دیگری پیروز شوند. بنابراین، تصمیم گرفتند تا با یک راه حل صلحآمیز به جنگ پایان دهند.
۳. پیشنهاد صلح این بود که یک تیرانداز ایرانی، تیری را از نقطهای مشخص پرتاب کند. هر مسافتی که تیر طی کند، از آن سرزمین به ایران تعلق خواهد گرفت و بقیهٔ سرزمینها برای دشمن خواهد بود.
۴. فرشتهٔ زمین به آرش گفت که این تیر، تیر معمولی نیست. جان آرش در این تیر است و پس از پرتاب آن، جان خود را از دست خواهد داد. آرش با آگاهی از این موضوع و برای عشق به میهن، این مسئولیت بزرگ را پذیرفت.
۵. آرش بر بلندای کوه دماوند ایستاد. کمان را برداشت و تیر را پرتاب کرد. تیر از بامداد تا غروب در آسمان حرکت کرد و در نهایت، در کنار رودخانهٔ جیحون بر درختی نشست. این اتفاق باعث شد که مرزهای ایران گسترده شود و دشمن نیز به پیمان خود پایبند ماند.
**واژهنامه:**
* **پیشنهاد:** یک نظر یا راه حل که برای انجام کاری مطرح میشود.
* **صلح:** به معنای پایان جنگ و آشتی کردن است.
* **فرشته:** موجودی پاک و نیکو که از طرف خداوند مأمور انجام کاری است.
**مهارتهای نوشتاری:**
* **پرتاب** ← تیر را با قدرت **پرتاب** کرد.
* **پیمان** ← باید به **پیمان** خود وفادار بمانیم.
* **پیشنهاد** → دوستم **پیشنهاد** داد که با هم درس بخوانیم.
**جملهسازی:**
* آرش، قهرمانی **دلاور** و شجاع بود.
* او برای نجات **میهن** خود از جانش گذشت.
* پرتاب تیر آرش، باعث **صلح** بین دو کشور شد.

در این درس با داستان قهرمانی ملی ایران، آرش کمانگیر، آشنا میشویم. داستان از این قرار است که در زمانهای بسیار قدیم، میان ایران و توران جنگ بزرگی درگرفته بود. این نبرد آنقدر طول کشید که هر دو سپاه خسته و ناتوان شدند و تصمیم گرفتند صلح کنند.
رهبران دو طرف برای برقراری صلح، به این نتیجه رسیدند که یک تیرانداز باید تیری را از نقطهای مشخص پرتاب کند. هرجا که تیر فرود آمد، مرز میان دو سرزمین مشخص شود. آنها قرار گذاشتند که این مرز برای همیشه باقی بماند و دیگر بین دو کشور جنگ نباشد.
آرش، که یکی از پهلوانان شجاع و نیکنام ایران بود، برای این کار انتخاب شد. او همه نیرو و جان خود را در تیرش گذاشت و آن را از بلندای کوه “دماوند” رها کرد. تیر آرش مسیری طولانی را در آسمان پیمود و پس از ساعتها پرواز، بر روی درختی در کنار رود “جیحون” فرود آمد. به این ترتیب، مرز ایران زمین تعیین شد و صلح برقرار گشت.
آرش با این فداکاری، جان خود را در راه میهنش از دست داد و برای همیشه به عنوان نماد فداکاری و میهنپرستی در تاریخ ایران جاودانه شد. این داستان به ما میآموزد که عشق به میهن و ایثار برای آن، ارزشمندترین چیزهاست.
جواب سوالات درس 6 نگارش چهارم دبستان
انتخاب آسان صفحهها:
پاسخ سوالات درس ۶ نگارش چهارم دبستان 🍁 پاسخ املا و واژهآموزی صفحه ۳۸ نگارش چهارم 🍁 پاسخ صفحه ۴۰ نگارش چهارم 🍁 پاسخ بخش هنر و سرگرمی صفحه ۴۱ نگارش چهارم 🍁 پاسخ درک متن صفحه ۴۲ نگارش چهارم 🍁 پاسخ نگارش صفحه ۴۳ نگارش چهارم
درس ششم: آرش کمانگیر / پاسخ صفحههای ۳۸ – ۳۹ – ۴۰ – ۴۱ – ۴۲ – ۴۳
🍁 جواب املا و واژه آموزی صفحه ۳۸ نگارش چهارم
با توجه به مطالبی که در درسهای پنجم و ششم خواندهاید، لطفاً جدول زیر را تکمیل نمایید.

در این متن، از شما خواسته شده دو کار را انجام دهید:
**١. بازنویسی یک متن**
لطفاً متنی که در ادامه میآید را به طور کامل بازنویسی کنید و یک متن جدید و بینظیر بسازید. از لحنی ساده و قابل درک استفاده کنید و از واژههای روشن و ساده بهره ببرید تا نوشته برای همگان قابل فهم باشد. شکل کلی و مفهوم متن اصلی را نگه دارید، اما از واژهها و جملههای تازه استفاده کنید.
**توجه مهم:** اگر در متن، شعری، آیهای از قرآن، دعا یا نوشتهای مقدس وجود داشت، آن قسمت را اصلاً تغییر ندهید و دقیقاً به همان شکل نگه دارید. فقط بخشهای توضیحی، تفسیری و متن معمولی را بازنویسی کنید.
**٢. مانند نمونه کامل کنید**
مانند نمونهای که داده شده است، این کار را انجام دهید و جای خالی را پر کنید.
—
**کلمات داده شده:**
حال
صحبت
جیحون
خوشحال
ناراحت
| منتظر: انتظار | |
| تحقیر: حقارت ، حقیر | محکم: تحکیم، استحکام |
| ماهر: مهارت | نقص: ناقص |
رنگ پرهای من سبز درخشان است.
یک حلقه باریک سفید، زیبایی گردنم را بیشتر کرده است.
خانه من در میان نیزارها و چمنزاریهای کنار رودخانهها و دریاچههاست.
من در شنا کردن بسیار مهارت دارم.
دوست دارم با موجهای آب بازی کنم.
آیا الآن مرا شناختی؟
من یک مرغابی هستم.
**پیام هر جمله:**
* جمله ۱: توصیف رنگ درخشان و زیبای پرهای مرغابی.
* جمله ۲: اشاره به یک ویژگی تزئینی و خاص (حلقه سفید) در گردن مرغابی.
* جمله ۳: بیان مکان و محیط زندگی مرغابی.
* جمله ۴: بیان یکی از تواناییهای اصلی مرغابی (شناگری).
* جمله ۵: بیان یکی از علایق و رفتارهای مرغابی (بازی در آب).
* جمله ۶: ایجاد یک سوال برای خواننده تا حدس بزند.
* جمله ۷: معرفی و شناساندن خود به عنوان مرغابی.
| جمله | پیام جمله |
| رنگ سرم، سبز براق است. | سبز بودن رنگ سر |
| من در نیزارها و علفزارهای کنار رودخانه ها و دریاچه ها زندگی می کنم. | محل زندگی مرغابی |
| طوق باریک سفیدی بر زیبایی گردنم افزوده است. | داشتن طوق باریک سفید بر روی گردن |
| بازی با امواج آب را دوست دارم. | دوست داشتن بازی با امواج آب |
| شناگر ماهری هستم. | مهارت در شناگری |
🍁 جواب صفحه ۴۰ نگارش چهارم
جملاتی را که در آنها از واژههای زیر استفاده شده است، در متن درس پیدا کنید.
| ایران | ایرانیان |
| هر جا که تیر فرو آید، آن جا مرز ایران و توران باشد. | ایرانیان از پیروزی ناامید و از ننگ شکست، اندوهگین شده بودند. |
| تورانیان پیشنهاد کردند که پهلوانی ایرانی تیری به سوی خاور پرتاب کند. | ایرانیان در برابر تورانیان پایداری می کردند. |
| آرش کمان گیر، تیرانداز ماهر ایرانی، خود را برای پرتاب این تیر آماده کرد. | |
| مرا یاری کن تا سرزمین ایران را از دست دشمنان رها کنم. | |
| آن جا مرز ایران و توران شد. | |
| من جان خود را در تیر خواهم گذاشت و برای سربلندی ایران فدا خواهم کرد |
کلمههایی که در شکل میبینید را طوری کنار هم بگذارید که ترکیبهای معنادار و درستی بسازید.
مثلاً میتوانید از این کلمهها استفاده کنید:
نیرو، انداز، روز، بال، سر، اندوه، تیر، گیر، مند، زمین، نیم، تیز
سعی کنید کلمهها را با هم جفت کنید و ترکیبهای جدید و درستی مانند “نیرومند”، “زمینگیر” یا “تیزرو” ایجاد کنید.

تیراندازی چابک و قدرتمند، در میانه یک روز آفتابی، بر فراز آسمان به پرواز درآمد. او با چشمانی تیزبین و اندامی نیرومند، بر فراز سرزمینی گسترده اوج می گرفت. اندوهی پنهان در دل داشت، اما همچون عقابی تیزپرواز، در آسمان درخشید و نامش در تاریخ آن دیار ماندگار شد.
🍁 جواب هنر و سرگرمی صفحه ۴۱ نگارش چهارم
دو جدول را پر کنید. بعضی از خانههای جدول، حرف رمز دارند. این حروف رمز را به ترتیب شمارههایشان در خانههای پایین بچینید تا کلمهی مورد نظر پیدا شود.

۱ – مشکل
پاسخ: دشواری
۲ – ضد جنگ
پاسخ: صلح
۳ – شبیه گل
پاسخ: گلمانند
۴ – تحمل
پاسخ: شکیبایی
۵ – کسلکننده
پاسخ: ملالآور
۶ – اول روز
پاسخ: صبحگاه
۷ – ساخته شده از فولاد
پاسخ: پولادین
۸ – غمگین
پاسخ: دلتنگ
۹ – قوی و استوار
پاسخ: زورمند
۱۰ – کامیابی
پاسخ: پیروزی
کلمه رمز: آرش کمانگیر
🍁 جواب درک متن صفحه ۴۲ نگارش چهارم
از ده سطر اول درس «ارزش علم»، جملههایی که با کلمه «و» به یکدیگر پیوند خوردهاند را پیدا کرده و در اینجا مینویسم.

مدتی نگذشت که کشتی از هم پاشید و مسافران در دل امواج سرگردان شدند.
حکیم نیز به تکه چوبی از کشتی چسبید و تنها به خدا توکل کرد.
امواج خروشان، پشت سر هم به کشتی برخورد میکردند و آن را میکوبیدند.
او به ساحل رفت و سوار کشتی شد.
حکیم با آرامش و شادی به زندگی و انسانها میاندیشید.
🍁 جواب نگارش صفحه ۴۳ نگارش چهارم
الف)
جمله موضوع:
پاسخ: یکی از قشنگترین خاطراتم، اولین روزی است که به مدرسه رفتم.
موضوع کلی:
پاسخ: روز اول مدرسه
موضوع کلی کوچکتر:
پاسخ: احساس تنهایی و دلتنگی در اولین روز مدرسه
ب)
تابستان سال ۹۸، همراه پدر و مادرم سفر زیارتی به مشهد را با قطار شروع کردیم. قطار کمی قدیمی بود و سروصدای زیادی داشت. آن شب به خاطر هیجان و سر و صدا نمیتوانستم بخوابم و پدرم آرام به من میگفت: “سعی کن کمی استراحت کنی.” پس از حدود هشت ساعت سفر، از دور گنبد طلایی حرم امام رضا نمایان شد. پدرم در یک مسافرخانه ساده، جای ما را برای سه شب رزرو کرد. آن سفر برای مادرم بسیار سخت بود؛ چون پزشکان گفته بودند پدرم به دلیل بیماری شدید، فقط چند ماه دیگر زنده خواهد ماند. به مادرم گفتم که دوست دارم تنها بروم برای زیارت و دعا. او پذیرفت. نزدیکهای ظهر، کنار ضریح ایستادم و دلم برای پدرم تنگ شد. آنجا ساعتها اشک ریختم و از خدا خواستم که پدرم سالم بماند.