**صفحه ۱۹**
**فعالیت نوشتاری (۱)**
موضوع: روزی که پدر یا مادرتان شما را برای اولین بار به مدرسه بردند.
آن روز صبح با هیجان زیادی از خواب بیدار شدم. مادرم لباس فرم جدیدم را اتو کرده بود و کیف و کتاب هایم را از چند روز قبل آماده کرده بودیم. دست مادرم را محکم گرفته بودم و با قلبی پر از حس های مختلف به سمت مدرسه راه افتادیم. وقتی به درِ بزرگ مدرسه رسیدیم، دلم کمی شور می زد. مادرم آرام روی شانه ام زد و گفت: «نگران نباش، همه چیز خوب پیش می رود.» معلم مهربانی به استقبالمان آمد و مرا به کلاسی برد که پر از بچه های هم سن و سالم بود. اولش سخت بود که خداحافظی کنم، اما شوق دیدن اسباب بازی ها و نقاشی های کلاس، کم کم ترس مرا از بین برد. وقتی زنگ تفریح خورد، با چند نفر از بچه ها دوست شدم و با هم در حیاط مدرسه بازی کردیم. آن روز، اولین قدم را برای شروع یک راه تازه برداشتم.
—
**صفحه ۲۰**
**فعالیت نوشتاری (۲)**
**بند مقدمه:**
همه ما در زندگی لحظه هایی را تجربه می کنیم که برای همیشه در خاطرمان می مانند. این خاطرات گاهی شاد و گاهی تلخ هستند، اما هر کدام به گونه ای درس زندگی به ما می دهند. یکی از این روزهای فراموش نشدنی برای من، اولین روزی بود که پا به مدرسه گذاشتم.
**بند های بدنه:**
صبح آن روز با دلهره و شوق عجیبی همراه بود. مادرم با مهربانی تمام وسایلم را برایم آماده کرد. دست در دست او، در حالی که کیف نویم را به دوش کشیده بودم، راهی مدرسه شدم. فضای بزرگ مدرسه و چهره های ناآشنا در ابتدا باعث شد کمی بترسم. اما خوشبختندی معلمی داشتیم که با لبخند و برخوردی محبت آمیز، آرامش را به قلب ما بازگرداند. او ما را به کلاس برد و کنار بچه هایی نشاند که بعدها بهترین دوستانم شدند. زنگ تفریح و بازی در حیاط مدرسه، یکی از بهترین بخش های آن روز بهاری بود.
**بند نتیجه:**
آن روز به من آموخت که هر تغییر تازه ای در زندگی، اگرچه ممکن است در ابتدا سخت به نظر برسد، اما اغلب دری به سوی تجربه های زیبا و دوستی های تازه است. اولین روز مدرسه، پایان دوران کودکی و شروع مسؤولیت پذیری و یادگیری در زندگی من بود.
—
**صفحه ۲۱**
**فعالیت نوشتاری (۳)**
**جمله اصلی:** اولین روز مدرسه یکی از مهم ترین و به یاد ماندنی ترین روزهای زندگی هر فردی است.
**جمله های توضیحی:**
در این روز، کودک برای اولین بار محیط خانه را ترک می کند و وارد جامعه ای کوچک می شود.
او در این محیط جدید با قوانین اجتماعی، نظم و مسؤولیت پذیری آشنا می گردد.
دوستان تازه و رابطه با همکلاسی ها و معلمان، بخش مهمی از این تجربه را شکل می دهند.
ترس از ناشناخته ها و همچنین شوق کشف یک دنیای تازه، احساسات противоضادی را در دل کودک ایجاد می کند.
**جمله پایانی:** به همین دلیل است که خاطره این روز، حتی در بزرگسالی نیز در ذهن ما زنده و روشن باقی می ماند.
—
**صفحه ۲۲**
**خودارزیابی**
۱. **صحیح**
۲. **غلط** (جمله “رفتن به مدرسه را دوست دارم” یک **عبارت** است، نه یک جمله کامل.)
۳. **صحیح**
۴. **غلط** (در جمله “او رفت تا کتاب بخواند”، کلمه “تا” یک **حرف ربط** است.)
۵. **صحیح**
—
**صفحه ۲۳**
**درک متن**
۱. نویسنده در این متن، داستان اولین روزی را تعریف می کند که پدرش او را به مدرسه برد. او احساسات خود از جمله ترس، هیجان و شوق دیدار یک محیط جدید را شرح می دهد و بر نقش مهربانی پدر و معلم در آرامش بخشیدن به او تأکید می کند.
۲. **بند مقدمه:** نویسنده با توصیف یک روز پاییزی و همراهی پدرش، فضاسازی می کند و احساس اصلی خود (ترس و نگرانی) را بیان می کند.
**بندهای بدنه:** او به جزئیات مسیر تا مدرسه، صحبت با پدر، رسیدن به مدرسه، برخورد با معلم و احساسش هنگام تنها ماندن در کلاس می پردازد. این بخش ها احساسات او را به تدریج و با جزئیات کامل نشان می دهند.
**بند نتیجه:** نویسنده در پایان، نتیجه این تجربه و تأثیر آن بر زندگی اش (شروع دوستی های تازه و پایان ترس) را بیان می کند.
۳. **جمله ساده:** پدرم دست مرا گرفت.
**جمله مرکب:** من هنوز خیلی کوچک بودم و از این همه بچه می ترسیدم.
**جمله پایه:** پدرم گفت که معلم مانند مادر است و من نباید بترسم.

عنوان درس: درس اول | موضوع: قدم به قدم | پایه هشتم
جواب انشاء ها و سوالات درس 1 نگارش هشتم
راهنمای سریع صفحات:
پاسخ سوالات و انشاهای درس اول نگارش پایه هشتم
پاسخ صفحه ۱۹ کتاب نگارش درس اول هشتم
پاسخ صفحه ۲۰ کتاب نگارش درس اول هشتم
پاسخ تمرینات درستنویسی صفحه ۲۲ نگارش درس اول هشتم
پاسخ تمرین تصویرنویسی صفحات ۲۳ و ۲۴ نگارش پایه هشتم
درس اول نگارش هشتم: بیایید با فکر کردن و کشیدن نقشه ذهنی بنویسیم
توجه: صفحات ۱۶، ۱۷ و ۱۸ بخش آموزش و تمرین درس اول نگارش هشتم هستند!
جواب صفحه 19 نگارش درس 1 هشتم
این متن با یک حالت شوخ و سرگرمکننده نوشته شده است. لطفاً آن را بخوانید و اجزای مختلف تشکیلدهندهاش را پیدا کنید.

جواب صفحه 20 نگارش درس اول هشتم
اکنون که موضوع مورد نظر خود را انتخاب کردهاید، سفر زیبای نوشتن را شروع کنید. با کمک نقشهای که در درس یاد گرفتید، به آرامی و با اطمینان به سوی مقصد حرکت کنید.
موضوع: معلم
مقدمه:
پس از خدا و پدر و مادر، معلم کسی است که دلسوزیهایش از صمیم قلب است و همیشه نگران آینده ما میباشد.
بدنه:
یکی از پایهایترین کارها در هر کشوری، آموزش و پرورش درست است.
یعنی باید کسی باشد که به ما بیاموزد چگونه رفتار کنیم، چه شخصیتی داشته باشیم و…
این مسئولیت بزرگ بر دوش معلم است. به نظر من، معلمی شغلی بسیار مهم و سرنوشتساز است که آینده جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد. اگر معلمی در آموزش و تربیت دانشآموزان کوتاهی کند، ممکن است آینده جامعه با مشکل روبرو شود.
در حقیقت، آموزش و پرورش درست است که آینده یک کشور را میسازد. شغل معلمی، شغل پیامبران و امامان است و همانند زنده کردن مردگان و بخشیدن جان دوباره به آنهاست.
معلمان بیشترین تأثیر را در جامعه دارند، زیرا بسیاری از افراد آنها را الگوی خود میدانند و دوست دارند مانند آنان عمل کنند.
معلمی نوعی عشق و فداکاری است. معلم حاضر است وقت زیادی از زندگی خود را به دانشآموزان اختصاص دهد و راهنمای آنها باشد.
معلم ما را با گذشته آشنا میکند تا از آن درس بگیریم و ما را آماده میسازد تا آیندهای روشنتر و بهتر بسازیم.
در پایان با اطمینان میتوان گفت: معلمی شغلی نیست که هر کسی از عهده آن برآید.
نتیجه:
معلم، دوست و همراه ما در تمام دورههای زندگی است. احترام گذاشتن به او از وظایف مهم ماست، زیرا همیشه مدیون زحمات و تلاشهای بیوقفه او هستیم.
جهت جلوگیری از شلوغی این صفحه، انشاءهای دیگر را در یک فایل PDF در لینک زیر قرار دادهایم:
👇
![]()
در این بخش، نمونههای کامل و آمادهی انشاهای صفحهی ۲۰ کتاب نگارش پایهی هشتم ارائه شده است. این انشاها به همراه پاسخ و به صورت فایل PDF گردآوری شدهاند تا به شما کمک کنند ایدههای بهتری برای نوشتن پیدا کنید و با شیوهی صحیح نگارش یک انشای خوب آشنا شوید. شما میتوانید این فایل را دانلود کرده و از محتوای آن برای تمرین بیشتر و بهبود مهارتهای نوشتاری خود استفاده نمایید.
جواب درست نویسی صفحه 22 نگارش درس اول هشتم
جملههای زیر را اصلاح کنید:
🔸 این موضوع را تلفنی به دوستم گفتم.
🔸 برای حفظ میهن، با جان و مال باید تلاش کرد.
جواب تصویر نویسی صفحه 23 و 24 نگارش پایه هشتم
فصل پاییز فرا رسیده است. از پنجرههای محکم و تازهای که روستاییان نصب کردهاند، میتوان فهمید که آنان خود را برای روزهای سرد سال آماده کردهاند.
درختان به تدریج سبزی خود را از دست داده و به رنگهای زرد و قرمز درآمدهاند. گویی خود را برای ریزش برگها و استراحت طولانی زمستان آماده میکنند. کوهها، دامنهها و چمنزارها نیز گویی از سرمای پیش رو رنگ پریدهاند.
اکنون زمان آن است که مردم این روستای قشنگ، از پنجرهی خانهی خود به تماشای بهترین منظرههای طبیعی بنشینند؛ نقاشیهایی که هنرمند آنها تنها خداست.
مردم روستا به خوبی میدانند که به جای نگرانی از سرمای پاییز و ریختن برگ درختان، باید از هر لحظهی این فصل درس زندگی بگیرند و با خوردن میوههای پاییزی، لذت واقعی را در دنیا تجربه کنند.
برخی از آنان پشت بامهای کاهگلی خانههای خود را برای ریختن دانه و غذای حیوانات تمیز و آماده کردهاند. این کار، زیبایی بیشتری هم به روستا و هم به چشم مسافران میبخشد.
چه آرامشبخش است زندگی در جایی که از شلوغی شهر و خانههای بیحیاط دوری کنی؛ جایی که میتوان تا دوردستها دوید و در خیال، پرواز را تجربه کرد!
![]()
دانلود انشای روستا در زمستان پایه هشتم PDF
موضوع: روستا در فصل سرما
هوا بسیار سرد شده، درختان بیبرگ شدهاند و زمین با لباس سفید پوشیده شده است. این سفیدی باعث لرزیدن درختان شده و آرامش و سکوت عمیقی به وجود آورده است.
برف دیگر نمیبارد، صدای پرندگان شنیده نمیشود، نه مار و جانوری در کمین است و نه پرندهای از ترس آنها فرار میکند. فقط روستا باقی مانده با مردمی که در خانههایشان پناه گرفتهاند، چون از سرمای سخت زمستان میترسند.
خورشید در آسمان ظاهر شده، اما گرمای واقعی خود را ندارد. با این حال، با تمام قدرت در برابر سرمای زمستان مقاومت میکند و میخواهد بر آن چیره شود. اما چه سود؟ شب که فرامیرسد، خورشید ناپدید میشود و سرمای زمستان دوباره بازمیگردد، اینبار برای جبران شکست روزانهاش.
انشای من کوتاه است، اما به درازی شب یلدا است که گرمی دلها سرمای آن شب را از یاد همه میبرد، گرمای دلهایی که خورشیدشان جاودانه است و سکوت زمستان را درهم میشکند.
![]()
در این بخش، یک انشای زیبا با موضوع «روستا در فصل زمستان» برای شما آماده کردهایم. این متن برای دانشآموزان پایه هشتم نوشته شده و در قالب فایل PDF در اختیار شما قرار میگیرد.
زمستان در روستا، صحنهای کاملاً متفاوت و دلنشین دارد. با شروع این فصل، چهره طبیعت دگرگون میشود. کوهها لباس سفید برف به تن میکنند و هوای پاک و سردی در فضای روستا جریان پیدا میکند.
مردم روستا با شروع سرمای زمستان، برای گرم نگه داشتن خانههای خود از بخاریهای هیزمی یا کرسی استفاده میکنند. در این فصل، کشاورزی رونق کمتری دارد و فرصت مناسبی برای استراحت و گذراندن وقت با خانواده به وجود میآید. کودکان نیز پس از بازگشت از مدرسه، در کنار هم و در گرمای خانه به بازی و درس خواندن مشغول میشوند.
زمستان در روستا، با همه سردیاش، زیباییهای منحصر به فرد و آرامش عمیقی به همراه دارد.