**درس اول فارسی چهارم: شعر «خبر داغ»**
**معنی واژهها:**
* **خبر:** آگاهی، رویداد
* **داغ:** تازه، نو
* **آش:** غذایی رقیق و گرم که با حبوبات و رشته درست میشود
* **پخت:** آماده کردن غذا با حرارت
* **آشپز:** کسی که غذا میپزد
* **پیر:** سالخورده، کهنسال
* **زن:** همسر، بانوی خانه
* **دیگ:** ظرف بزرگ و گودی که برای پخت غذا استفاده میشود
* **کنار:** پهلو، نزدیکی یک چیز
* **ایستاد:** از حرکت بازایستاد، توقف کرد
* **پرید:** به سرعت از جایی دور شد
* **خاست:** بلند شد
* **دست:** اندام بدن از شانه تا نوک انگشتان
* **سوخت:** آسیب دیدن از آتش
* **فریاد:** صدای بلند و رسا برای جلب توجه
* **داد:** تولید صدا کرد، سرود
**مخالف واژهها:**
* داغ ↔ سرد
* پیر ↔ جوان
* ایستاد ↔ نشست
* پرید ↔ نشست
* خاست ↔ نشست
* سوخت ↔ خاموش شد
* داد ↔ ساکت شد
**درک مفهوم شعر:**
این شعر داستانی درباره یک اتفاق ساده و روزمره را روایت میکند. پیرمردی مشغول پختن آش است که ناگهان باد، شعله آتش را به سوی او میبرد. این اتفاق باعث میشود دستش بسوزد. او از شدت درد فریاد میکشد و همسرش که در همان نزدیکی است، با شنیدن صدای او به کمکش میشتابد.

نام درس: درس اول
موضوع: درک معنای واژهها و مفهوم شعر
پایه: چهارم دبستان
معنی شعر خبر داغ کلاس چهارم
انتخاب سریع صفحه:
معنی شعر خبر داغ کلاس چهارم
معنی کلمات درس اول فارسی چهارم
کلمات مخالف درس یک فارسی چهارم دبستان
کلمات هم خانواده درس 1 فارسی چهارم دبستان
🍁 خبری داشت کلاغ
گفت در گوش درخت
برگ ها تک تک ریخت
از سر و دوش درخت
معنی: یک کلاغ خبری برای گفتن داشت و آن را با صدای بلند روی شاخه درخت فریاد زد. با شنیدن این خبر، برگهای درخت یکی پس از دیگری از روی شاخهها ریختند.
🍁 سار از شاخه پرید
بال زد تا تهِ باغ
گفت با سبزه و گل
هرچه را گفت کلاغ
دل هر غنچه تپید
معنی: ساری که روی شاخه نشسته بود، از جا پرید و تا انتهای باغ پرواز کرد. سپس خبری را که کلاغ گفته بود، برای تمام سبزهها و گلها تعریف کرد. شنیدن این خبر باعث شد قلب هر غنچهای به تپش بیفتد.
🍁 رنگ گلبرگ پرید
برگ بی حوصله شد
سبزه خمیازه کشید
معنی: رنگ گلبرگها پریده و زرد شد. برگها پژمرده و بیحال شدند و سبزهها هم پژمردند و خم شدند.
🍁 شاپرک خواب نبود
پر زد از باغ گذشت
هرچه را دید و شنید
برد باخود تا دشت
معنی: یک شاپرک که بیدار بود، از باغ خارج شد و به پرواز ادامه داد. او هر چیزی را که در باغ دیده و شنیده بود، با خود به طرف دشت برد.
🍁 باد هو هو مى کرد
ابر هِى مینالید
خبر داغ کلاغ
همه جا میپیچید
معنی: باد با صدای بلند میوزید و ابرها در حال غرولند کردن بودند. خبر مهمی که کلاغ آورده بود، در همهجا پخش شده بود.
معنی کلمات درس اول فارسی چهارم
| ارغوانی: رنگ قرمز مایل به بنفش، به رنگ ارغوان انتظار: چشم به راه بودن برکه: جایی که آب جمع می شود انبوه: زیاد اثر: علامت |
گریخت: فرار کرد دل انگیز: زیبا، جالب جهان افروز: روشن کننده جهان نشانید: گذاشت، قرار داد |
| پوشش: لباس جلا: براق کردن آویخت: آویزان کرد پهن کرد: گسترد تیره: تاریک |
نیلی: رنگ آبی تیره قشر: لایه، پوسته رمه: گله ی گوسفند تپید: حرکت کرد، بی قرار شد دشواری: سختی |
| دریغ: افسوس غوک: قورباغه چیره دست: ماهر ضخیم: کلفت معرفت: شناخت |
پراکند: پخش کرد از پس: از پشت نظاره کنند: نگاه کنند، تماشا کنند خود نمایی: نشان دادن خود داوری: قضاوت پهنه: میدان، سطح |
کلمات مخالف درس یک فارسی چهارم دبستان
| روشنایی ≠ تاریکی تیره ≠ روشن دشوار ≠ آسان، راحت بهتر ≠ بدتر |
| داغ ≠ سرد نیکی ≠ بدی ناپدید ≠ پیدا، آشکار نخست ≠ آخر گرم ≠ سرد |
| خواب ≠ بیدار شروع ≠ پایان سنگین ≠ سبک زیبا ≠ زشت نازک ≠ کلفت، ضخیم بی حوصله ≠ با حوصله |
کلمات هم خانواده درس 1 فارسی چهارم دبستان
نقاش: طرحزن، الگوساز
مهاجر: کوچنده
انتظار: چشمبهراه بودن
پهن: گسترده، فراخ
منظره: دیدگاه، نما
مزارع: کشتزارها، زمینهای کشاورزی
صبح: بامداد
اطراف: پیرامون
طبیعت: جهانِ هستی
معرفت: شناخت، آگاهی
روشن: درخشان
تصویر: نگاره