**درس چهارم: ارزش دانش**
**توضیح درس:**
در این درس، با ارزش و اهمیت دانش و یادگیری آشنا میشویم. همانطور که نور چراغ، تاریکی را از بین میبرد، دانش نیز تاریکی نادانی را از زندگی ما دور میکند و راه درست را به ما نشان میدهد.
—
**معنی کلمات:**
* **ارزش:** بها، قدر و اهمیت یک چیز.
* **دانش:** علم، آگاهی و دانستنیها.
* **چراغ:** وسیلهای که نور میدهد و تاریکی را از بین میبرد.
* **نور:** روشنایی.
* **تاریکی:** بینوری و ظلمت.
* **رهبر:** کسی که راهنمایی میکند و پیشرو است.
* **ره:** راه، مسیر.
* **نشان:** علامت، اثری که جهت را مشخص میکند.
* **دانشمند:** انسان دانا و عالم.
* **جهان:** دنیا و تمام آنچه در آن وجود دارد.
—
**مخالف کلمات:**
* دانش ⟺ نادانی
* نور ⟺ تاریکی
* روشن ⟺ تاریک
* رهبر ⟺ پیرو

درس چهارم: درک واژهها و مفهوم شعر
پایه چهارم دبستان
در این درس، ما به سراغ معنای کلمات و درک شعر میرویم. یاد میگیریم که چگونه کلمههای تازه را بفهمیم و معنی شعرهای ساده را درک کنیم.
هدف این است که با واژههای جدید آشنا شویم و بتوانیم احساس و مفهومی که شاعر در شعرش بیان میکند، متوجه شویم. با تمرین و توجه به کلمات، میتوانیم لذت بیشتری از خواندن شعر ببریم.
معنی کلمات درس 4 فارسی چهارم
حکیم که به معنای دانشمند و فیلسوف است، قصد کرد تا دانش خود را افزایش دهد. او کتابهای فراوانی جمع آوری کرد و تمام وقت خود را به مطالعه گذراند. اما هرچه بیشتر میخواند، بیشتر احساس میکرد که چیزی کم دارد. گویی تقدیر و سرنوشت او این گونه رقم خورده بود که به دانستههایش قانع نباشد.
روزی از روزها، در کنار دریا قدم میزد که ناگهان چشمش به یک تکه چوب افتاد که امواج آن را به ساحل آورده بودند. آن تکه چوب را برداشت و با خود به خانه برد. از آن روز به بعد، هر بار که برای تفکر به کنار دریا میرفت، یک تکه چوب دیگر نیز با خود برمیگشت. کم کم تعداد این تکه چوبها بیشتر و بیشتر شد و تودهای بزرگ را در حیاط خانهاش تشکیل داد.
همسایهها از کار او تعجب میکردند و دلیل این کار را میپرسیدند. اما حکیم فقط لبخندی میزد و پاسخی نمیداد. او میدانست که این کار، راه حلی برای مشکلی است که در دل داشت.
بالاخره یکی از دوستانش از او پرسید: «این همه تکه چوب را برای چه جمع میکنی؟ مگر نمیدانی که این چوبها ارزش چندانی ندارند و چیز ماندنی نیستند؟»
حکیم پاسخ داد: «من با این کار به خودم آموزش میدهم که داشتن چیزهای زیاد، همیشه انسان را راضی نمیکند. من این تکه چوبها را جمع کردم، اما آیا این کار مرا به آرامش رساند؟ اکنون میفهمم که باید دل به خدا سپرد و به او توکل کرد. چیزهای واقعی و آموختنی در زندگی، چیزهایی هستند که در قلب آدمی جای میگیرند، نه در انبار خانه.»
او ادامه داد: «نیک نامی و یادگاری خوب در میان مردم، تنها سرمایه واقعی انسان است. چیزهای مادی مانند این تکه چوبها، زود از بین میروند و فراموش میشوند.»
چیزی نگذشت که مردم شهر، از این سخنان حکیم آگاه شدند. آنها فهمیدند که او نه تنها دانش زیادی دارد، بلکه خرد و بینش عمیقی نیز در دلش نهفته است. از آن پس، او را نه فقط به خاطر دانشش، بلکه به خاطر حکمت و خردی که داشت، احترام میگذاشتند.
کلمات هم خانواده درس 4 فارسی چهارم
قصد: هدف و خواسته
کهن: دیرینگی، کهنه
اندیشه: اندیشهها، اندیشمند
موج: موجها
آموزش: دانش – آموزگار
حال: روزگار، وضعیت
حاضر: باشندگی، پیشگاه
جنبش: پویایی، جنبنده
حکیم: فرزانگی
کلمات مخالف درس 4 فارسی چهارم
در گذشته، هر کاری که انجام میشد، بر اساس اصول درست و حسابی بود. اگر کسی کاری را شروع میکرد، با دقت و درستی آن را به پایان میرساند. ارزش کارها به کیفیت آنها بستگی داشت، نه به سرعت انجام شدن.
امروزه اما اوضاع فرق کرده است. بیشتر کارها سطحی و با عجله انجام میشوند. انگار کسی به فکر نتیجه نهایی نیست و فقط میخواهد کار را سریع تمام کند. در چنین شرایطی، کیفیت فدای سرعت میشود و چیزی که باید مهم باشد، از بین میرود.
در گذشته، وقتی کاری انجام میگرفت، ارزش و اعتبار آن بیشتر میشد. اما اکنون، متأسفانه از ارزش کارها کاسته میشود.