معنی کلمات درس ششم فارسی چهارم ( آرش کمانگیر) + مخالف کلمات

Table of Contents

**درس ششم: داستان آرش کمانگیر**

**معنی واژه‌ها:**

* **آهیخته:** کشیده و آماده
* **برآمد:** بلند شد، بالا آمد
* **بازمانده:** آنچه باقی مانده است
* **بگسترد:** پهن کرد
* **بی‌آب‌وعلف:** جایی که هیچ گیاه و آبی نیست
* **تیردان:** جایی که تیرها را داخل آن می‌گذارند (کماندان)
* **جان‌باخته:** کشته شده
* **جان‌سپرد:** جان خود را از دست داد، فداکاری کرد
* **خروش:** فریاد بلند و غرّش
* **خسته:** ناتوان و درمانده
* **رها:** آزاد
* **زنهار:** امان، پناه
* **سپاهیان:** سربازان
* **فراخ:** پهن و گشاد
* **کمانگیر:** کسی که کمان می‌زند (تیرانداز)
* **میهن:** کشور، وطن
* **نیرو:** توانایی، قدرت

**مخالف واژه‌ها:**

* آهیخته ➝ رهاکرده (شل‌کرده)
* برآمد ➝ فرونشست
* بازمانده ➝ رفته
* بگسترد ➝ جمع کرد
* بی‌آب‌وعلف ➝ سرسبز
* جان‌باخته ➝ زنده
* جان‌سپرد ➝ زنده ماند
* خروش ➝ سکوت، آرامی
* خسته ➝ سرحال، توانا
* رها ➝ اسیر، بسته
* زنهار ➝ بی‌رحمی
* فراخ ➝ تنگ
* نیرو ➝ ناتوانی

معنی کلمات درس ششم فارسی چهارم ( آرش کمانگیر) + مخالف کلمات

نام درس: درس ششم
موضوع: مفهوم واژه‌ها – درک شعر
پایه چهارم دبستان

معنی کلمات درس 6 فارسی چهارم

عیب و کم‌وکاست
جنگ و ستیز
صلح و دوستی
گوهر و مروارید
پایدار و استوار
پایین آید
راه چاره و تدبیر
توانا و قوی
مشرق زمین
پایداری و مقاومت
قد و بالا
صبح زود
راست‌قامت و دلیر
تنومند و قوی
پچ‌پچ و سخن آهسته
شاد و خوشحال
سریع و چالاک
برعکس
در انتظار
دست‌ها و بازوها
قدم
سریع‌پرواز
کم‌ارزش شمردن
پیشنهاد و نظر
بی‌قراری
غمگین و ناراحت
شکیبایی و صبر
کاربلد و زبردست
فرمانده لشکر توران
وسیله‌ی پرتاب تیر
مرتب کردن
ساخته‌شده از پولاد
کهن و قدیمی
چابک و سریع
تیز و برنده
گسترده و فراخ
خوشایند و لذت‌بخش
همیشگی و ابدی
فراری و گریزان
صدای آسمان و رعد
حرف زدن در گوشی
ظهر و میانه‌ی روز

کلمات هم خانواده درس 6 فارسی چهارم

تحقیر کردن یعنی کوچک شمردن و بی‌ارزش دانستن کسی. وقتی کسی را تحقیر می‌کنیم، به او احساس حقارت می‌دهیم و او را در نظر خودمان حقیر می‌کنیم.

کسی که ماهر است، در کاری مهارت دارد. مهارت داشتن به این معناست که فرد می‌داند چگونه کار را به بهترین شکل انجام دهد.

مشکل به معنای یک سختی یا اشکال در کار است. وقتی با مشکلی روبه‌رو می‌شویم، یعنی چیزی طبق برنامه پیش نرفته و یک اشکالی پیش آمده است.

منتظر کسی بودن یعنی برای دیدن او انتظار بکشیم. انتظار، همان مدت زمانی است که صبر می‌کنیم تا چیزی اتفاق بیفتد یا کسی بیاید.

توانا به فردی گفته می‌شود که توانایی انجام کاری را دارد. توان، همان قدرت و ظرفیت درونی فرد برای انجام دادن کارهاست.

نقص به معنای کمبود یا عیب است. چیزی که ناقص است، کامل نیست و یک یا چند بخش از آن کم دارد.

کلمات مخالف درس 6 فارسی چهارم

پیروزی درست نقطهٔ مقابل شکست است.
ناامیدی با امیدواری کاملاً فرق دارد.
سختی و آسانی دو حالت متضاد هستند.
آشتی و قهر در دو سوی یک طیف قرار می‌گیرند.
خاور و باختر به دو جهت جغرافیایی مخالف اشاره دارند.
محکم نقطهٔ مقابل سست و شل است.
امور نهانی در مقابل چیزهای آشکار قرار می‌گیرند.
نازک بودن، متضاد ضخیم بودن است.
دیوانه و عاقل دو صفت کاملاً متضاد برای توصیف افرادند.
شیرینی و تلخی دو مزهٔ مخالف هستند.
تیرگی در مقابل روشنی قرار دارد.
توانا بودن عین ناتوان بودن نیست.

این پست رو با دوستانتون به اشتراک بگذارید.

قدرت گرفته از هشتینو