جواب درس دوم ۲ نگارش نهم / صفحه ۳۰ ، ۳۱ ، ۳۲ ، ۳۳ و ۳۴

Table of Contents

پاسخ تمرین‌های درس دوم نگارش پایه نهم
(صفحه‌های ۳۰، ۳۱، ۳۲، ۳۳ و ۳۴)

پاسخ‌های بخش‌های نگارش و تمرین‌های درس دوم کتاب نگارش کلاس نهم در اینجا آورده شده است.

جواب درس دوم 2 نگارش نهم / صفحه 30 ، 31 ، 32 ، 33 و 34

نام درس: درس دوم | موضوع: همراه با شما | پایه نهم

در این بخش، قدم به قدم با شما پیش می‌آییم تا مفاهیم درس را به ساده‌ترین شکل ممکن یاد بگیرید. هدف این است که مطالب به گونه‌ای بیان شوند که برای همه قابل درک باشد و هیچ نکته‌ای مبهم نماند.

هر قسمت به آرامی و با دقت توضیح داده می‌شود تا شما بتوانید به راحتی موضوعات را دنبال کنید و درک کاملی از محتوای درس پیدا کنید. این روش به شما کمک می‌کند با اطمینان بیشتری مطالب را بیاموزید و برای مراحل بعدی آماده شوید.

همراه ما باشید تا با هم پیش برویم و این مسیر یادگیری را به تجربه‌ای لذت‌بخش تبدیل کنیم.

جواب انشا ها و تمرینات درس 2 نگارش نهم

انتخاب بخش مورد نظر:
پاسخ سوالات و تمرینات درس دوم نگارش نهم
پاسخ تمرین صفحه ۳۰ درس دوم نگارش نهم
پاسخ تمرین صفحه ۳۱ درس دوم نگارش نهم
پاسخ بخش بررسی و نتیجه‌گیری صفحه ۳۲ نگارش نهم
پاسخ بخش درست‌نویسی صفحه ۳۳ درس دوم نگارش نهم
پاسخ بخش حکایت‌نویسی صفحه ۳۴ درس دوم نگارش نهم

راهنمای کامل نگارش نهم / درس دوم: با واژه‌ها آشنا شویم، بهترین آن‌ها را انتخاب کرده و در نوشته‌هایمان استفاده کنیم.

پاسخ تمرینات صفحه‌های ۳۰ و ۳۱ درس دوم نگارش نهم
پاسخ بخش بررسی و نتیجه‌گیری صفحه ۳۲ نگارش نهم
پاسخ بخش حکایت‌نویسی صفحه ۳۴

جواب فعالیت صفحه 30 درس دوم نگارش نهم

در این متن، به بررسی روش‌های استفاده از کلمات بپردازید و نشان دهید که هر واژه چگونه به کار رفته است.

جواب فعالیت صفحه 30 درس اول نگارش نهم

 

نوع کاربرد نمونه ها
واژه های مترادف اول – آغاز – چلو – پلو
واژه های متضاد قهر – آشتی
ظرفیت شبکه معنایی دیروز – پریروز
گسترش واژه شکر آب – قال قضیه – فوت کردن – قربان صدقه – بیخ پیدا کردن – ارتباط تنگاتنگ
تنوع فعل ها بودید – کردید – می خوردید – می رفتید – برخیزید – بکنید – داریم – برویم – برسیم – گسیخت – شد

جواب فعالیت صفحه 31 درس دوم نگارش نهم

مقدمه:
زندگی مانند یک راه طولانی و پرپیچ و خم است. در این مسیر با روزهای سخت و مشکلات زیادی روبرو می‌شویم. همچنین با آدم‌های مختلفی آشنا می‌شویم؛ بعضی از آن‌ها با محبت و مهربانی باعث آرامش ما می‌شوند و بعضی دیگر با رفتارهای ناخوشایندشان، ناراحتی و بی‌قراری برایمان به وجود می‌آورند. همه ما در طول زندگی خود با چنین افرادی برخورد داشته‌ایم.

بدنه انشاء:
وقتی به گذشته نگاه می‌کنم، با خودم فکر می‌کنم که زمان چقدر سریع گذشت. انگار همین دیروز بود که کودک بودم و الآن دارم از روزگار گذشته می‌نویسم. روزهای خوب زیادی در زندگی‌ام داشتم، اما غم و ناراحتی هم کم نبود. با این حال، آن غصه‌ها امروز فقط یک یادگاری از گذشته هستند. بهارهای زیبا و زمستان‌های سرد و غمگین، هر کدام خاطره‌ای شده‌اند که در ذهنم باقی مانده‌اند. زندگی من گاهی شیرین و دلچسب بوده، مثل عسل تازه، و گاهی هم تلخ و ناخوشایند، مثل چایی که در آن قند نریخته باشند. بسیاری از سکوت‌ها و گذشت‌هایم را به خاطر می‌آورم، اما حالا تصمیم گرفته‌ام که همیشه مانند بهار، سرسبز و پر از انرژی مثبت باشم و زمستان سرد و تاریک را از وجودم دور کنم.

زندگی همیشه خوب نیست، اما همیشه هم بد نمی‌ماند. باید یاد بگیریم که از لحظه‌ها لذت ببریم و خوبی‌ها را جایگزین بدی‌ها کنیم. با این کار می‌توانیم زندگی آرام و زیبایی برای خودمان بسازیم.

نتیجه‌گیری:
امیدوارم روزی برسد که با نگاه به اطرافم، فقط عشق، محبت و انسانیت ببینم. آرزو می‌کنم همه مردم به یکدیگر مهربانی کنند و تمامی بدی‌ها و ناپاکی‌ها از جهان رخت بربندد.

جواب نتیجه بررسی و داوری صفحه 32  نگارش نهم

یکی از نوشته‌های اعضای گروه خود را انتخاب کرده و آن را بر اساس معیارهای زیر بررسی و تحلیل نمایید:

– آیا پیش‌نویس دارد؟
– آیا پاکنویس شده و مواردی مانند نشانه‌گذاری، املا، درست‌نویسی و خط خوانا در آن رعایت شده است؟
– آیا از انواع واژه‌ها مانند کلمات هم‌معنی، متضاد، شبکه معنایی، گسترش واژه و فعل‌های متنوع استفاده شده است؟
– آیا نوشته دارای ساختار منظم (شامل شروع، بدنه و پایان) است؟
– آیا از روش‌های مناسب برای پرورش فکر و ایده استفاده شده است؟
– نحوه خوانش و بیان نوشته چگونه است؟

نتیجه بررسی و نظر نهایی:
این بخش مربوط به دانش‌آموز است.

جواب درست نویسی صفحه 33 درس 2 نگارش نهم

جمله‌های زیر را اصلاح کنید:
🔸آرمان، به دریچه جادویی نگاه کرد و سپس به داخل آن رفت.
آرمان به دریچه جادویی نگاه کرد و وارد آن شد.
🔸شغال حریص، به داخل باغ رفت و از انگورهایش خورد.
شغال حریص، به باغ رفت و انگورهای آن را خورد.

جواب حکایت نگاری صفحه 34 درس 2 نگارش نهم

روزی مردی که دزد بود، به بازار رفت و از یک مغازهٔ شلوغ، جایی که صاحبش حواسش نبود، یک پیراهن دزدید و سریع از آنجا دور شد.

او از ترس اینکه مبادا هنگام فروش پیراهن گرفتار شود، تصمیم گرفت پسرش را به جای خود به بازار بفرستد. پس به خانه آمد و پنهانی از پسرش خواست تا پیراهن را به بازار ببرد و آن را بفروشد.

پسر با اکراه قبول کرد و راهی بازار شد. او به یک مغازه رفت و از فروشنده خواست که پیراهن را بخرد، اما فروشنده نپذیرفت. در همین حال، مردی که در مغازه بود، صحبت‌های آن دو را شنید و وقتی پسر از مغازه بیرون آمد، همان پیراهن را از دستش ربود و فرار کرد.

پسر که از این اتفاق شوکه شده بود، دست خالی به خانه برگشت. وقتی پدرش از او پرسید: «پیراهن را چند فروختی؟» پسر پاسخ داد: «همان‌طور که تو آن را به رایگان به دست آوردی، من هم آن را به رایگان از دست دادم.»

این حکایت نشان می‌دهد هرچه از راه نادرست به دست آید، پایدار نمی‌ماند و به زودی از دست می‌رود.

این پست رو با دوستانتون به اشتراک بگذارید.

قدرت گرفته از هشتینو